یادداشتی بر فیلم مهر هفتم
زندگی، دلهره ی بیحاصلی است اگر خدا نباشد
نازنین آدمیت
فیلم مهرهفتم ساخته شده به سال 1957 میلادی محصول سوئد در 97 دقیقه یکی از شاهکارهای اینگمار برگمن میباشد. فیلمی راجع به ایمان – زندگی – مرگ و هراس همیشگی انسانها از خطر نیستی!
سوالاتی که گریبان هر انسانی را در لحظهی که قدمی از عادت ها و روزمره گی ها پا فراتر میگذارد، میگیرد. برگمان این بار قهرمان خود را شوالیهای از اعصار گذشته با مسائل و دغدغههای انسان امروزی برگزیده است و با تناقضی زیبا به داستان سرایی پرداخته است.
زمان داستان در قرن های گذشته – جنگ های صلیبی – میگذرد. زمانی که طاعون همچون ابری تیره و گسترده سایة خود را بر همه جا گسترده است.
شوالیه که پس از 10 سال جنگ قصد بازگشت به خانه را دارد در میان راه با مرگ مواجه میشود ولی در حیله ای ناگهانی به مرگ پیشنهاد مسابقه شطرنج را میدهد تا حداقل مدتی مرگ خود را به تأخیر بیاندازد و پاسخ پرسش های خویش را بیابد و....
صحنهی آغازین فیلم با پرندهای تنها در میان آسمان بیکران آغاز میشود و بعد ما شوالیه و خادم او را میبینیم. یونز (خادم) بر سنگ های سخت ساحل آرام خوابیده است که خود نشان از تحمل سختی ها و رنج های این دو نفر در مدت جنگ است.
در راه گروه بازیگرانی 3 نفره را میبینیم که از یک مرد و زوجی جوان و شاد تشکیل شده است. شوهر که دارای چشم برزخی میباشد در یک صبح مریم مقدس را میبیند که مشغول آموزش راه رفتن به کودکی است.ادامه مطلب...
اشک ها و لبخندها
اینگمار برگمن 14 جولای در سال 1918 در اسپال سوئید متولد شد و دوران کودکی خود را سپری کرد.
پدرش کشیش بود و او زیر سایة پدری خشک بزرگ شد.
همین عامل تأثیر فراوانی در افکار و احساسات اینگمار بر جای گذاشت و بعدها باعث شکلگیری شاهکارهای سینمایی او شد. مذهب – عشق – ایمان و مرگ
مسائلی که همیشه ذهن برگمان را به خود مشغول کرده بود و درون مایه اغلب فیلم های او را تشکیل میداد از آثار او میتوان به ساعت گرگ و میش – لبخند یک شب تابستانی – توت فرهنگی های وحشی - همچون در یک آینه – نوز زمستانی – پرسونا – فانی و الکساندر – سونات پائیزی و.... اشاره کرد.
برگمان از معدود کارگردانانی هست که کارنامهی سینمایی اش را چنین لیست پر ستارهای – طی چند دهه – پر کرده است.
برگمان سه بار نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردان به خاطر فیلمهای فریادها و نجواها – فانی و الکساندر و چهره به چهره شد 5 بار نامزد جایزه بهترین فیلم نامه ارژینال برای فیلمهای توت فرنگیهای وحشی همچون در یک آینه – فریادها و نجواها فانی الکساندر و سونات پاییزی شد. سرانجام باد ناآرام شمالی در تاریخ 30 جولای 2007 در شهر فارو برای همیشه آرام گرفت.